گفتوگوی کمتر دیدهشده ستاره فقید پرسپولیس و تیمملی | از فوتبال و کلاهبرداریهای رایج تا کابوس مواد
تاریخ انتشار: ۱۴ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۳۸۴۹۳۷
همشهری آنلاین- مهدی اسماعیل پور: شاید خیلی از شما اطلاع نداشته باشید یکی از سرشناسترین و مطرحترین فوتبالیستهای دهه ۵۰ پرسپولیس و تیمملی هممحلهای ماست؛ ستارهای که با گذشت چند دهه از پایان عمر حرفهایاش هنوز برای خیلیها چهره درخشانی است. صحبت از «ابراهیم آشتیانی» دفاع راست سالهای دور و مربی کنونی فوتبال ایران است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
فوتبال را از کجا شروع کردید؟
فوتبالم را از زمینهای خاکی جنوب شهر و در تیمهای پایه شاهین شروع کردم. در دهه ۴۰ به تیم بزرگسالان شاهین راه پیدا کردم. هرچند که فکرش را هم نمیکردیم اما چند سال بعد شاهین بزرگ منحل شد. من و سایر بچهها پیشنهادهای خوبی از سایر تیمها دریافت کردیم اما آن زمان همقسم شدیم که کنار هم بمانیم و همین ترکیب تیم شاهین را در تیم دیگری و به یک اسم دیگری حفظ کنیم. خودم پیشنهادهای خوب از استرالیا، آلمان، کویت و تیمهای مطرح داخلی را به خاطر هواداران رد کردم. در آن زمان با همبازیهایم تیم پرسپولیس را تشکیل دادیم و در جام تختجمشید قهرمانیهای زیادی را کسب کردیم. من حدود ۵۰ بازی ملی در کارنامه دارم. در دوره بازیام نتایج درخشانی همراه با تیمملی گرفتیم.
در داربی معروف شهریور سال ۵۲ و برد تاریخی ۶ بر صفر هم از ارکان موفقیت پرسپولیس بودید.
بله. در آن مسابقه هم که هواداران پرسپولیس هنوز از آن برای کری خواندن علیه استقلالیها استفاده میکنند حضور داشتم و بازی خوبی انجام دادم. در آن بازی گل نزدم اما پاس گل دادم و بهعنوان مدافع اجازه ندادم دروازه ما باز شود.
شما ساکن یوسفآباد هستید. چقدر به محله تعلق خاطر دارید؟
خب، من در یوسفآباد به دنیا آمدهام و طبیعی است که علاقه خاصی به این محله داشته باشم. فراموش نکنید تهرانیهای قدیم حسابی به محل و بچهمحلشان تعصب داشتند. نه فقط محله که به خیلی چیزهای دیگر هم عرق و تعصب داشتند. مثلاً در همین فوتبال دوران ما را با امروزیها مقایسه کنید و ببینید ما با چه تعصب و انگیزهای بازی میکردیم.
رابطهتان با همسایهها و اهالی محله چطور است؟
رابطه و اخلاق آدمها و همسایهها در اینجا به گونهای است که انسان احساس غریبی نمیکند. مردم اینجا صمیمی و مهربان هستند. یکی از دلایلی که این محله و کلا محلههای این اطراف را دوست دارم همین رابطه دوستانهای است که میان مردمانش وجود دارد.
بهعنوان یک پرسپولیسی رابطهتان با همسایههای استقلالی چطور است؟
همسایه استقلالی که ندارم، ولی زمانی که به کوچه و خیابان میروم همسن و سالان و کسانی که مرا میشناسند چه استقلالی و چه پرسپولیسی رابطه خوبی با من دارند و با ادب و احترام برخورد میکنند. پرسپولیسی هستم اما استقلالیها هم مرا دوست دارند و برایم احترام قائلند چون پیراهن این تیم هم برتنم رفته و بهصورت کمکی و قرضی برای استقلال بازی کردم. البته نسل جوان کمتر مرا میشناسند و بیشتر با هواداران همنسل خودم برخورد دارم.
پاتوق خاصی در محله دارید که معمولاً بشود شما را آنجا را پیدا کرد؟
من در محله پاتوق خاصی ندارم. تنها در شورای محله یوسفآباد و در قسمت ورزشی فعالیت دارم. در این گروه برای منطقه برنامهریزی میکنیم. هدف از این کار جذب بچهها به ورزش و جلوگیری از اتلاف اوقات فراغت آنهاست.
تا به حال پیش آمده شاهد فوتبال بچهها در کوچه باشید؟ اگر نه، فکر میکنید دلیلش چیست؟
راستش را بخواهید نه تا به حال ندیدهام. اما اینکه چرا، دلایل گوناگونی دارد و از زوایای مختلف قابل بررسی است. فقط به این نکته اشاره کنم که زمان ما تیمهای پایه و زمینهای خاکی و مربیان دلسوز وجود داشت که بچههای با استعداد را جذب این رشته میکردند و فوتبالیستهای بزرگ و کوچک تحویل تیمملی میدادند. آن وقتها دیدگاه مردم به فوتبال و فوتبالیستها مثل حالا نبود. همه عاشق خود فوتبال بودند. از طرف دیگر این همه وسایل سرگرمی وجود نداشت؛ ولی الان دلالهایی هستند که به اسم مربی و استعدادیاب پدر و مادرها را فریب میدهند و بچههایشان را در ازای پول در تیمهای نوجوانان و نونهالان میگذارند. در این میان بچههای بااستعدادی هستند که چون امکانات مالی ندارند از این شرایط دور میمانند و استعدادشان هرگز کشف و شکوفا نمیشود. مدرسههای فوتبال باید در ازای پولی که میگیرند خدمات ارائه دهند ولی متأسفانه اینطور نیست. برخی از آنها با وعدههای دروغ و تبلیغات فریبنده پای بچهها را به مدرسه فوتبالشان باز میکنند که معتقدم این کار به نوعی کلاهبرداری است.
فکر میکنید سرانه ورزش در محله شما کافی و مناسب است؟ اگر پاسختان منفی است، بگویید چه کمبودهایی دارد؟
سرانه ورزش در محله یوسفآباد و در تمام منطقه پایین است. زمانی من در بلژیک بودم و وقتی امکانات مناسب آنجا را با اینجا مقایسه میکنم میبینم هنوز تا رسیدن به استانداردهای روز جهان خیلی فاصله داریم. برای بالا رفتن سرانه ورزش ۴ فاکتور اصلی نقش دارد. ۴ نهاد خانواده، شهرداری، آموزش و پرورش و فدراسیون فوتبال باید با هم در تعامل باشند تا به نتیجه مطلوب برسیم. شهرداری باید زمین و امکانات را در اختیار مردم قرار بدهد و کمک کند مثل گذشته بازیهای محلی برگزار شود که سرای محله نیز میتواند نقش بسیار مهمی را ایفا کند. البته برای بالا رفتن سرانه ورزش فقط یک ارگان یا سازمان خاصی نمیتواند معجزه کند و باید در یک کار گروهی و با مشارکت خود مردم انجام شود.
از دید شما معضل اصلی محله چیست؟
ترافیک، آلودگی هوا و کمبود جا برای پارک خودرو در محله مشکلاتی را ایجاد کرده است. ولی معضلی که من را حسابی نگران کرده افزایش انواع مواد مخدر است. دیدن یک جوان معتاد برای من بسیار دردآور است. برای اینکه از رشد این معضل بزرگ جلوگیری شود باید زودترکاری کنیم و قدم بزرگی برداریم تا بچهها آگاه شوند و از فضاهای نا مناسب و افراد و دوستان نامناسب دوری کنند. بهخصوص از پدر و مادرها میخواهم خیلی مواظب فرزندانشان باشند.
بهعنوان یک چهره سرشناس تا به حال پیش آمده که برای حل مشکلی پیشقدم شوید و پادرمیانی کنید؟
گاهی پیش آمده که حل یک مشکل یا برطرف کردن اختلاف همسن و سالانم به اصطلاح ریش گرو بگذارم اما بالاخره من زمانی چهره معروفی بودم و نسل کنونی چندان مرا نمیشناسند. ولی خب با این حال گاهی که میبینم در خیابان مشکلی میان جوانها پیش آمده برای حل آن جلو رفتم و نه بهعنوان یک چهره سرشناس که بهعنوان یک شهروند مشکل را حل کردم.
شما هم در محله نازیآباد و هم یوسفآباد زندگی کردید. چرا برخلاف مناطق جنوب شهر از محلههایی مثل منطقه ما کمتر پیش میآید فوتبالیست سرشناسی ظهور کند؟
در منطقه ما امکانات ورزشی بسیار کم است و امکاناتی مانند زمین خاکی وجود ندارد. ولی نسبت به مناطق جنوب مردم از امکان مالی بهتری برخوردارند و به ورزشهای شیک و گرانی مثل اسکی و بولینگ و تنیس میپردازند. اما در جنوب شهر اغلب خانوادهها وضع اقتصادی خوبی ندارند که فرزندانشان سمت ورزشهای شیک بروند. بنابراین به ورزشی مثل فوتبال روی میآورند. اصلاً در دنیا معروف است که فوتبال برای فقیرهاست. استعداد در همه جا وجود دارد اما این شرایط است که نقش تعیینکنندهای در سرنوشت افراد دارد. در بازی فوتبال هم فرد باید شرایط و تواناییهای خاصی داشته باشد. مثلاً باید از نظر فیزیکی مناسب این رشته باشد و همچنین علاقه و خلاقیت داشته باشد.
غیر از فوتبال شغل دیگری هم دارید؟
بله. من مدرک کارشناسی ارشد تربیتبدنی دارم و علاوه بر فوتبال در دانشگاه هم تدریس میکردم. من همیشه میخواستم آرشیتکت موفقی باشم ولی به خاطر علاقه به فوتبال این رشته را ادامه دادم و در آن موفق هم بودهام. ضمن اینکه در کار ساختمانسازی هم فعالیتهایی داشتم.
________________________________________________________
*منتشر شده در همشهری محله منطقه ۶ در تاریخ ۱۳۹۳/۰۷/۰۷
پی نوشت:ابراهیم آشتیانی در آبان سال ۱۳۹۶ دعوت حق را لبیک گفت.
کد خبر 777399 برچسبها لیگ برتر فوتبال ایران تهرانمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: لیگ برتر فوتبال ایران تهران عنوان یک سرانه ورزش یوسف آباد پیش آمده جنوب شهر تیم ملی بچه ها تیم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۳۸۴۹۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
گفتگو با ستاره 19 ساله خاصترین تیم جام حذفی
به گزارش "ورزش سه"، مرحله یک هشتم رقابتهای فوتبال جام حذفی باشگاههای ایران برگزار و در یکی از این دیدارها تیم چادرملوی اردکان با درخشش گلر 19 ساله خود یعنی «امیرحسین آسیابان پور» که به تازگی نیز به اردوی تیم تیم ملی فوتبال دانشجویان کشور دعوت شده است، داغ صعود را به دل کرمانیها گذاشت و راهی مرحله یک چهارم شد.
این تیم رویایی که در پیکارهای لیگ فوتبال دسته اول باشگاههای ایران گرفتار تساویهای کمرشکن شده و در حالت برزخی به سر میبرد، با غلبه بر تیم مس کرمان در چارچوب جام حذفی، نشان داد که برای بازگشت به شرایط ایدهآل خود و اخذ سهمیه لیگ برتر فوتبال کشور آمادگی لازم را دارد.
شاگردان «سعید اخباری» در این بازی خارج از خانه با شکست فاصلهای نداشتند؛ اما امیدشان را حفظ کردند و در واپسین دقایق بازی گل خورده را جبران و اجازه ندادن تا میزبان کرمانی به هدفش برسد. در نهایت سرنوشت این بازی به ضربات پنالتی کشیده شد؛ و «امیرحسین آسیابان پور» گلری دهه 80 چاردملو که بدون اغراق ستاره بیچون و چرای میدان بود؛ ناجی چادرملو شد و سند صعود تیمش به عنوان تنها تیم لیگ دسته یکی به مرحله یک چهارم جام حذفی را با مهار ضربه پنالتی مسیها امضا کرد.
بعد از پیروزی ۴ بر ۶ تیم چادرملو اردکان در ضربات پنالتی «سعید اخباری» سرمربی تیم چادرملو اردکان درباره نقش دروازهبان جوان تیمش در این پیروزی گفت: «امیرحسین آسیابانپور را سال گذشته که دروازهبان تیم جوانان بود در گزینش و تست به تیم آوردم؛ و زیر نظر طباطبایی مربی دروزاهبانهای تیم که به عنوان بهترین دروازهبانان ایران شناخته میشود, شبانهروز تمرین کرد. امروز او ۱۹ ساله است و خوشحالم که به این اعتماد جواب داد؛ ما سه گلر خیلی خوب داریم که «حجت صدقی» مقداری مصدومیت داشت و این فرصت به امیرحسین رسید و این سومین بازی او بود. امیر حسین در این بازی خیلی مسلط کار کرد؛ و امیدوارم قدرشناس موقعیتی که بهش داده شده و همچنین قدر مربی خودش را بداند. مسیر رو به رشدی برای او مهیا است و همه چیز بستگی به خودش دارد.»
به سراغ این ستاره آینده دار رفتیم؛ امیرحسین در خصوص قرار گرفتن در مسیر دروازهبانی به خبرنگار ورزش سه گفت: «همه چیز از فوتبال بعد از مدرسه در کوچه و خیابان شروع شد؛ و هر روز علاقه من به فوتبال و گلری بیشتر و بیشتر میشد تا جایی که با حمایت خانواده برای شرکت در تستهای آکادمی کیا به تهران سفر کردم.»
*چگونه به چادرملو رسیدی؟
زمانی به تهران سفر کردم 12 سالم بود و شرایطم برای پسری 12 ساله در شهر غریب سخت بود؛ و توانایی زندگی در استانی به بزرگی تهران را نداشتم و مجبور شدم برگردم یزد؛ چند سالی در یزد ادامه دادم و یک بار برای برای همیشه تصمیم گرفتم برای رسیدن به آرزویی که دارم مجددا به تهران سفر کنم. در تهران به صورت کاملا اتفاقی از مراحل تست گیری آکادمی چادرملو سردرآوردم و در کمال ناباوری و زمانی که مات و مبهوت بودم گفتند در تست قبول شدم.»
او گفت: «آغاز کار حرفهای من در پست دروازهبانی از اینجا شروع شد خداروشکر با دلسوزی و تلاش مربی آقای «حامد طباطبایی»، دعای پدرو مادرم و تحمل تمام سختهایی به جان خریدم امروز به اینجا رسیدم و میدانم که مسیر پر فراز نشیب و طولانی را در پیش دارم. واقعا در این دنیا برایم چیزی با ارزشتر از اشک شوق مادرم نیست!
*در چند بازی اخیر ستاره میدان و ناجی تیم بودی؛ نظرت در این مورد چیست؟
باعث افتخار من است که به عنوان کوچیکترین عضو مجموعه باشگاه چادرملو در این تیم حضور دارم و توانستم به عنوان تنها بازیکن بومی برای تیم مفید باشم؛ این موفقیت در چند بازی اخیر را به سرمربی و مربیان تیم و تمام کسانی ک به من باور داشتند مدیونم؛ و امیدوارم که در آینده نیز سربلند باشم و جواب بخشی از تمام زحمتهایی که تا به امروز برایم کشیدهاند را بدهم.
*به نظرت در آینده چه جایگاهی در فوتبال ایران به دست خواهی آورد؟
آینده رو حقیقتا نمیتوانم پیش بینی کنم؛ اما امیدوارم به جایگاهی برسم که موجب خوشحالی دل پدر و مادرم باشم؛ چرا که همیشه برای من خیلی زحمت کشیدن و هیچ چیز برای من با ارزشتر از این نیست.
*چه آرزویی داری؟
آرزوی من رسیدن به تیم ملی بزرگسالان و پوشیدن پیراهن تیم ملی است و امیدوارم یک روزی به این درجه برسم که برای مردم ایران افتخار آفرین باشم.